گمان نمی كنم این روح پیكرم باشد
تنی كه مثله شده در برابرم باشد
بدن بدن كیست این چنین شده است؟
اگر خدای نكرده برادرم باشد ...!
فدای خواهر مظلومه ای كه نالان گفت
كنار كشته ی گودال مو پریشان گفت
گمان نمی كنم این زیر نیزه افتاده
حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم
كه قول می دهم این بار بار آخرم باشد
كفن كه نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟
بد است بی كفن این مرد محترم باشد
برای آن كه روی پیكرش بیندازم
نمی شود بگذارید معجرم باشد؟
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1392
- ساعت
- 6:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه