• دوشنبه 3 دی 03


شعر سینه زنی شهادت امام حسین(ع) -( دیگه ما خسته شدیم که هر دری رو در زدیم )

3169
17

دیگه ما خسته شدیم که هر دری رو در زدیم
بعد یک عمر گدایی کرب و بلا رو بلدیم
شب جمعه پاتوق ما گداها کرب و بلاست
توی بین الحرمین هنوز قرار ما به جاست
هممون منتظریم که مادرش پا بذاره
واسه کبوتراش دونه و گندم بیاره
سرامون پایین و کشکولا روی دستمون
بوی سفره حسین یه عمره کرده مستمون
غیر کربلا همه زمین برامون قفسه
وقتی فاطمه میاد غبار پاش ما رو بسه
آرزومونه اینه که هیج جا محلمون ندن
آخه بی بی همیشه ضامن سگ های بدن
یا ثارالله حسین و بن ثاره
دوباره دلم واسه کرب و بلا دل تنگه
مگه تو فکر می کنی این دل من از سنگه
قربون بلندی نخلای بین الحرمین
قربون شیش گوشه ضریح اربابم حسین
من می خوام پر بکشم تو آسمون کربلا
یه سلامی بدم از نیابت امام رضا
تو بهشت کربلا این در و اون در بزنم
تا که خونیشم از عشق تو پر پر بزنم
دوباره دلم می خواد عاشق و مبتلا بشم
بال و پر بگیرم کبوتر شما بشم
دور بین الحرمین بچرخم و طواف کنم
تا دم لحظه مرگ تو صحنت اعتکاف کنم
چی میشه من بمیرم میون روضه غمت
چی میشه جون بکنم رو کاشیای حرمت
چی میشه باد بیاد و خاک تنم رو ببره
بپاشه روی ضریحت بگه این در به دره
خواهش زیادیه بخوام زیر پات بمیرم
لاقل ضریحت بزار تو آغوش بگیرم

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 6:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران