• دوشنبه 3 دی 03


شاه نچف-(هرگز نمی گردد وی از یادم فراموش)

5106
10

هرگز نمی گردد وی از یادم فراموش
تا در نظر دارم جناغ صدر ابروش

درس اسیری مو به مو آید به یادم
چون خرمن زلفش بریزد شانه بر دوش

ترسم که آن درج گهر را گر کند باز
در انقلاب آید سخن از شورش نوش

 


من مات آن رخ گشته ام کیشم همین است
ای دل چو سربازی بر شاه نجف کوش

 

 

سلطان ملک عالم است این مهر افسر

تحت لوای او بود هشیار و مدهوش

 

من کنت مولاهت چرا احمد بخواند
حرف پیمبر را نما آویزه ی گوش

از سنگ اندازی آن پستان نترسم
از سنگ خارا کی شود الماس مخدوش

از آتش کینه امین پر کن دلت را
زین شعله دیگ قهر حق آرامد از جوش

 

شاعر : امین مقامی

  • پنج شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



فاطی

عالی
بسیار خوب و قشنگ بود
باتشکر ودیریت پخش

شنبه 21 آبان 1390ساعت : 15:22

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران