یا حضرت شیب الخزیب
این اسب ها از این بدنم پا نمی کشند
از روی غنچه ی کفنم پا نمی کشند
تا که گلاب ناب مرا در نیاورند
از غنچه های یاسمنم پا نمی کشند
این نیزه ها که در جگرم پا گذاشتند
چون داد می زنم حسنم پا نمی کشند
می خواستم دوباره صدایت کنم ولی
یک لحظه هم از این دهنم پا نمی کشند
موی مرا به دست گرفتند و می کشند
اما ز دست و پا زدنم پا نمی کشند
رحمان نوازنی
www.boyepirahanehoseyn.blogfa.comمنبع ایمان غلامی
- دوشنبه
- 16
- آبان
- 1390
- ساعت
- 22:23
- نوشته شده توسط
- باب الجنه
ارسال دیدگاه