محشری تو عالمه از شور غم تو
بر فراز عرش خدا آقا علم تو
مرکز ثقل کائنات می شه حرم تو
 می شه یک شب نگام کنی ، از قفس این تن رهام کنی
ولی اسیر کربلام کنی ، فدای فضلت
می شه غرق نورم کنی ، از خودم آقا جون دورم کنی
اما عوضش محشورم کنی ، با ابا الفضلت
یه نگاه تو بسه ، تا توی دلم محشر بشه
چی می شه این رو سیاه ، فدای علی اکبر بشه
حسین قبره فی قلوب من والاه
حسین یا وجیهاً عندالله
******
سیاهپوش عزای تو می شه همه عالم
موسی و خضر و یوسف و ابراهیم و آدم
علی و فاطمه میان با حضرت خاتم
 فصـل ماتم رسیـده و ، ماه عـزا و غـم رسیـده و
شبای محرم رسیده و ، همه مشکی پوش
کوچه کوچه می شه به پا ، خیمه ی غم و خیمه ی عزا
حالا با دلی پر شور و نوا ، می خونه چاووش
اومده ماه عزا ، دلا شده غرق شور و شین
ایشالا که جون ما ، بشه فدای ارباب حسین
حسین قبره فی قلوب من والاه
حسین یا وجیهاً عندالله
******
حالا وقت تقرّبه ماه شور و شینه
خدائی می شه قلبی که دلخونِ حسینه
زائر عرشه هر کسی بین الحرمینه
اونکه روضه به پا کنه ، دلشو به غم مبتلا کنه
اقامه ی اشک و عزا کنه ، اینجا مأجوره
حالا که حرف روضه هاس ، تو روضه هایی که برات بپاس
هر که نوکریش خیلی بی ریاست، با تو محشوره
اونی که با تو باشه ، غمی نداره تو محشرم
وقتی آقامه حسین ، می شه فاطمه هم مادرم
حسین قبره فی قلوب من والاه
حسین یا وجیهاً عندالله
******
تا که اسمت رو می بینم بر روی کتیبه
هوائی می شه قلبی که مست بوی سیبه
وقتی حرف حرم می شه دلها بی شکیبه
مرامت ذره پروری ، می زنم آقا جون به هر دری
تا بدی به من إذن نوکری ، میون هیئت
دلای مـا رو می خـری ، توی آقـائی از همـه سری
می دونم آخر ما رو می بری ، پای شش گوشه ت
نَشْنیدم دستِ خالی، از پیش تو هیچکس رد بشه
بذا قلب عاشـقم ، کبوتر این گنـبد بشه
حسین قبره فی قلوب من والاه
حسین یا وجیهاً عندالله
******
جلوه ی فجر و وَالضُّحی ای زینت اِنسان
رونق از خون تو داره این مکتب و قرآن
مبـدأ هر تحـولی تُو عالـم امکـان
 حضرت مصباح الهدی ، بیا توی قلب سیاه ما
کربلایی برپا بشه آقا ، با نگاه تو
 دلامـون می شه زیـر و رو ، با نگـاه تو داریـم آبـرو
می ده به دلای ما رنگ و بو ، خاک راه تو
 تو بخوای می شه منم ، برا نوکری قابل بشم
خاک پای زینب و ، غلام ابوفاضل بشم
حسین قبره فی قلوب من والاه
حسین یا وجیهاً عندالله

شاعر : یوسف رحیمی