روي قلب خود نوشتم دوستت دارم حسين
اي تمام سرنوشتم دوستت دارم حسين
قدسيان آسمان ديوانه ي روي تواند
سرنشينان زمين سرگشته ي كوي تواند
صد هزاران دل اسير تار گيسوي تواند
محو در رنگين كمان طاق ابروي تواند
حك شده در خشت خشتم دوستت دارم حسين
دوش پرسيدم ز گل اي از تو در دل شور و شين
از تو آب و رنگ پيدا كرده باغ عالمين
اينهمه حسن از كجا آورده اي نور دو عين؟
شبنم اشكي فشاند و گفت از خاك حسين
مجلست باشد بهشتم دوستت دارم حسين
قبله ي من كعبه ي من مهر و محرابم تويي
آسمان و اختر من مهر و مهتابم تويي
روح بخش زندگي در قلب بيتابم تويي
بي نيازم غرق نازم چونكه اربابم تويي
خوب و بد زيبا و زشتم دوستت دارم حسين
- پنج شنبه
- 9
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه