• شنبه 3 آذر 03


شعر کربلا -( دیشب به خواب، حرم شد مطاف من )

5170
2

 دیشب به خواب، حرم شد مطاف من
قلبم به وجد آمده بود از طواف من
قلبم به صد طناب گره خورده بر حرم
گویا گشوده اند گره از کلاف من
طوف و سرشک و آه، خیال فدا شدن
رسم عبادت است در این اعتکاف من
داغ غم نگار، مرا آب می کند
طاقت ندارد عقل، کند گر مصاف من
خواهم که سر زنم که جای سرشک نیست
عقل از سرم رهاست که دل شد خلاف من
مقصد شدم کنون، کنون بین مقتلم
غافل دلا که تیغ گرفت از غلاف من

 

شاعر : مرتضی رضایی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران