داغت عظیم است وبه دل جا نمی شود
هرکس نشست گریه کند پا نمی شود
تا روضه هات روضه ی رضوان آدم است
هرگز مقیم جنت الاعلی نمی شود
مجنونم وبه خاک حرم سجده می کنم
هر تربتی که تربت لیلا نمی شود
صد مرده زنده می شود از ذکریاحسین
همتای یک دم تو مسیحا نمی شود
از قعر چاه کرب بلا می کنی طلوع
یوسف به عرش نی نه خدایا نمی شود
ای ساربان به خاتم شاهی نظر نکن
انگشتری به شان تو پیدا نمی شود
هستی کلیم طور و مناجات می کنی
قران نخوان که وارد دلها نمی شود
قربانی قلیل من ای بی کفن حسین
دوش نبی و تربت صحرا نمی شود
درخاک وخون فتاد ی و زینب چه دیده است
غیر از و ما رایت جمیلا نمی شود
شاها بیا وکرب بلای مرا بده
بی کربلا به جان تو آقا نمی شود
شاعر : حمید قلی زاده
- پنج شنبه
- 9
- آبان
- 1392
- ساعت
- 16:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حمید قلی زاده
محسن کاویانی
می رسد بوی تعفن از دل افکارتان
بزدلی پیداست در سرتاسر پیکارتان
هرکجا عشق علی باشد خدا هم میرسد
پس خدا جایی ندارد در دل بیمارتان
مذهب ما مذهب صلح است اما وقت جنگ
میرود با تیغ هامان گردن بسیارتان
شک ندارم حضرت معصومه یارم می شود
میزنم یک روز در میدان شهرم دارتان
تازه فهمیدم که سرباز علی بی سر خوش است
باورم محکم تر از پیشم شده با کارتان…
محسن کاویانی
ممنونم از تعهد و انتخاب اشعارتون
مرتضی علی پشت و پناهتون شنبه 11 آبان 1392ساعت : 10:27