من زینبم / وارث حیدر
دختر زهرا / جان پیغمبر
بدهی اذن جهادم میروم میدون
نه که با پا بلکه با سر میدوم میدون
روی قلب من / پا نمیذاری
دیگه غم نخور / تا منو داری
طفلان من / هر دو سربازن
هر دو مشتاق / اذن پروازن
بپذیر این تحفه را از من بی سرپناه
دست رد بر سینه ی من نزنی یا اخاه
همه هستی ام / فدای سرت
فدای تو و / علی اکبرت
طفلان من / هر دو آمادن
هر دو چون سروی.../ شاخ شمشادن
دلمو نشکن برادر دل شکسته ترم
قسمت میدم حسین جان به جون مادرم
بذا تا برن / دلو خون نکن
منو بیش از این / پریشون نکن
شکرلله / روسپیدم من
دو علی اکبر / پروریدم من
نکنه اشکی بریزی که منو میکشی
بمیره زینب نبینه خجالت میکشی
همه رفته اند / ز برت حسین
بمیره برات / خواهرت حسین
شاعر : علیرضا خاکساری
- شنبه
- 11
- آبان
- 1392
- ساعت
- 9:43
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه