• دوشنبه 3 دی 03


شعر مرثیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( بدنت پاشیده ، بال و پرت پاشیده )

1943
2

 بدنت پاشیده ، بال و پرت پاشیده
تا که دستم به سرت خورد سرت پاشیده
بدنت تا به زمین خورد صدا کرد عمو
دیدم از دور نشان پدرت پاشیده
تو فقط سعی کن حرفی نزنی یا اینکه
با اشارات بگو چون جوهرت پاشیده
سرخی لعل لبت بیشتر از هر وقتیست
سرخی اش از دم پا تا به سرت پاشیده
یادگار حسنم از چه چنین لِه شده ای ؟
شیره ی جان تو از چشم ترت پاشیده
حسنم کاش ببیند که چه سروی شده ای
بیا بابا ، بیا بابا ، ثمرت پاشیده

شاعر : علیرضا عنصری

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 7:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران