هستم سفير عشق تو اما ندارم هم نفس
در شهر اين نامردمان گرديده ام بي يار و كس
چشمان پر از اشك من باشد گواه حال من
دشمن ميان كوچه ها گردد همي دنبال من
مولا حسين كوفه ميا (2)
*****
گفتم بيا كوفه ولي اي نور چشمان علي
شرمنده ام آقا ميا كوفه شده شهر بلا
لب تشنه ام اما دلم مي سوزد از داغ لبت
گر آمدي اي مهربان همره مياور زينبت
مولا حسين كوفه ميا (2)
*****
اي دلبر و دلدار من من بر سر دارم ببين
كوفه ميا اي با وفا جان يل ام البنين
مي بينم اينجا حرمله تير و كماني در برش
تير سه شعبه دارد و در انتظار اصغرت
مولا حسين كوفه ميا (2)
*****
- دوشنبه
- 13
- آبان
- 1392
- ساعت
- 15:40
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه