دل شده مضطر
بوي محرمت میاد ارباب بي سر ۳
برده اي هوشم
با اذن زهرا مادرت سياه مي پوشم
علم نوكري ِ تو دارم رو دوشم
ميون روضه ها برات من در خروشم
دل شده مضطر
بوي محرمت میاد ارباب بي سر
دل شده محزون
عشقه بوالله روضه ها و هيئتاتون
چه شور و چه حالی دارن سینه زناتون
داره بازم پاميگيره بزم عزاتون
دل شده مضطر
بوي محرمت میاد ارباب بي سر
شور و نوا شد
دل غريبم عازم كرببلا شد
كبوتر دلم جلد گنبد طلا شد
گريه كن و پريشون خون خدا شد
دل شده مضطر
بوي محرمت میاد ارباب بي سر
دل پر آه ِ
روي لباي فاطمه سوز ِ و آه ِ
ارباب ما روي زمين تو قتلگاه ِ
به روي نيزه ها عيان يه قرص ماه ِ
دل شده مضطر
بوي محرمت میاد ارباب بي سر
شاعر : رضا رسولی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:53
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه