سِبطُ الشّهیده ای قد خمیده
در علقمه دست علمدارت جدا شد
عباس تو در مکتب قرآن فدا شد
یابن الزّهرا ...
*گفتا پریشان بیا حسین جان
بر چشم من تیر جفا و فتنه خورده
سقّای تو با کام تشنه جان سپرده
یابن الزّهرا ...
*حیدر جَمالم بِنما حَلالم
سقا شود قربان این چشم ترِ تو
شرمنده هستم از سکینه دختر تو
یابن الزّهرا ...
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- ۱۴
- آبان
- ۱۳۹۲
- ساعت
- ۱۴:۲۳
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه