آتش از خیمه ها زد زبانه در دست کوفیان تازیانه
وای از این شام غریبان آلِ عصمت دیده گریان
مادری پهلو شکسته ناله دارد ای حسین جان
واحسینا واحسینا
******
زینب و پرستاری ز بیمار سکینه و گریه بر علمدار
مادری دل بی قراره بین خیمه ناله داره
پیش گهواره می خونه نوحه یادِ شیر خواره
واحسینا واحسینا
******
به گوشِ جان ِ دختر حیدر می رسد بانگ غریب مادر
زینب آن دلخونِ خسته نافله خونِ نشسته
بِشنود از بین مقتل آهِ یک پهلو شکسته
واحسینا واحسینا
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 15:33
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه