محرم آمده و زار مي شوم ارباب
به ماتم تو گرفتار مي شوم ارباب
هر آنچه غافل از اين قافله شدم كافي ست
محرم آمد و بيدار مي شوم ارباب
به شوق كرب و بلايت دوباره آماده
براي لحظه ي ديدار مي شوم ارباب
گناه هر چه صدايم كند در اين ايام
دخيل نام علمدار مي شوم ارباب
يقين قلبي ام اين است مادرت آيد
ز اشك بر تو كه سرشار مي شوم ارباب
شبانه روز كند گريه در غمت مهدي
به اذن اوست عزادار مي شوم ارباب
مگو تو يار نداري ، كه قلب زينب ريخت
خودم براي شما يار مي شوم ارباب
زهير وار بگويم بلاي جانت را
به جان خويش خريدار مي شوم ارباب
شاعر : رضا رسول زاده
- پنج شنبه
- 16
- آبان
- 1392
- ساعت
- 12:34
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه