ای نقل دامادیِّ تو از نیزه و سنگ
ای از حنای خون شده پا تا سرت رنگ
دیدم عزیزم بر تنت ، گشته زره پیراهنت
خونین تمام بدنت
آتش به دریا می کشی ، روی زمین پا می کشی
داری عمو را می کُشی
یا قاسم ابن مجتبی
******
در زیر پای اسب دشمن مانده ای تو
با کام پر خون اشهدت را خوانده ای تو
شرمنده ام از مادرت ، شد پاره پاره پیکرت
خونین شده پا تا سرت
لاله ی پرپرم شدی ، مثل برادرم شدی
هم قد اکبرم شدی
یا قاسم ابن مجتبی
شاعر : محمد مهدی روحی
- پنج شنبه
- 16
- آبان
- 1392
- ساعت
- 12:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد مهدی روحی
ارسال دیدگاه