چون زد حسین ناله "هل مِن مُعین" خویش
اصغر به گاهواره شنید و بگفت؛ من
فریاد غربت و طلب یاری از پدر
بشنید و کرد گریه و نالید و گفت؛ من
می خواست یک ذبیح دگر آن خلیل عشق
که آن مِهر به برج مهد بتابید و گفت؛ من
گفتا که کیست شاهد مظلومی حسین
اصغر ز جان گذشت و خروشید و گفت؛ من
تیر بلا رسید و بگفتا نشانه کیست؟
آن گل شتاب کرد و بخندید و گفت؛ من
گفتم که دستگیر "مؤید" به حشر کیست؟
آن شیر خواره مهر فزایید و گفت؛ من
شاعر : استاد سید رضا موید
- دوشنبه
- 20
- آبان
- 1392
- ساعت
- 13:29
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید رضا موید
ارسال دیدگاه