پدر بیا و ز مقتل تن پسر بردار
پسر نه، از دل دریای خون جگر بردار
قسم به جان رقیه حسین می میری
از این شکسته ی پهلو کمی نظر بردار
نشانه رفت دلت را هزار خنده ی تیر
ز اشک ای پدر خم شده سپر بردار
برای آنکه نیفتد به زیر پای کسی
بیا و جان خودت را ز رهگذر بردار
کسی ز خیمه رسیده که سخت بی تاب است
برای خاطر خواهر ز خاک سر بردار
شاعر : سید محمد جوادی
- دوشنبه
- 20
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:15
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمد جوادی
ارسال دیدگاه