بعد از تو غم به سینۀ لیلا پناه برد
مجنون دل شکسته به صحرا پناه برد
برخیز ای پناه حرم ، گوشواره ای
با دلهره به زینب کبری پناه برد
پُرکرده حرمله همه جا، شاه بی سپاه
از بی کسی به خیمه ی زن ها پناه برد
قولت چه می شود!؟ به تو امید بسته است
دیدی خودت رباب به سقا پناه برد
بعد از تو خیمه های حرم زود گُر گرفت
زینب همین که سوخت، به زهرا پناه برد
با احترام قافله برگشت تا حجاز
درخواب هم رقیه به رویا پناه برد
بعد از تو حرف از سر بازار می زنند
هشتاد و چار کودک و زن زار می زنند
شاعر : وحید قاسمی
- یکشنبه
- 26
- آبان
- 1392
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
وحید قاسمی
ارسال دیدگاه