• شنبه 8 اردیبهشت 03


غزل حضرت رقیه سلام الله علیها -( وقتی تو نیستی دل من زار می‌شود )

1835
4

 وقتی تو نیستی دل من زار می‌شود
بی تو رقیه از همه بیزار می‌شود
گاهی در آسمانی و می‌بینمت ولی
تا ضجر می‌رسد همه جا تار می‌شود
آن خاطرات تلخ که مادربزرگ داشت
هر روز بین قافله تکرار می‌شود
هرجا که یاعلی ست  مدینه به پا کنند
هرکس شبیه ماست گرفتار می‌شود
هر صبح و شام کعب‌نی و طعنه روزی
هشتاد و چار دست به دیوار می‌شود
اینجا کسی به خواب، نه از هوش اگر رود
با چکمه چند مرتبه بیدار می‌شود
بابا به دادمان برس امشب که ماجرا
دارد شبیه قصه‌ی بازار می‌شود
یک عده مست دور و بر ما نشسته‌اند
ناراحت است عمه و وادار می‌شود_
قرآن به دست گیرد و آنگاه سقف شام
بر اهل بی‌حیای خود آوار می‌شود.

شاعر : عمار موحد

  • سه شنبه
  • 28
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 5:2
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران