اين بوي زلف كيست كه جان مي دهد به من*
خود را به رنگ عشق نشان مي دهد به من
دستان كيست اين كه مرا ناز مي كند
چشمان كيست اين كه امان مي دهد به من
آه اين دهان خشك لب رود از آن كيست
كه مشك مشك آب روان مي دهد به من
صياد صيد صيد مگر مي شود چنين!
ابروكمان عشق كمان مي دهد به من
قلاب شكه مي شود از اينكه آبگير
ماهي به جاي تكه نان مي دهد به من
فرياد دلخوش است كه با شعر آشناست
اين طعنه ها هميشه توان مي دهد به من
شاعر : امین نورالهی
- پنج شنبه
- 30
- آبان
- 1392
- ساعت
- 7:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امین نورالهی
ارسال دیدگاه