• دوشنبه 3 دی 03


شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( می آید از گلوی محرم، صدای تو )

1316

می آید از گلوی محرم، صدای تو
آتش زده به جان زمان نینوای تو
مدیون شدند پیش دو چشم تو، ابرها
باران شروع می شود از ربنای تو
هفتاد ودو ستاره ی دنباله دار عشق
پیدا شده در آینه ی هل اتای تو
ام المصائبی ودلت ، محشری عظیم
داغ هزار واقعه در کربلای تو
تکیه زده به چادر تو کوه بیقرار
غربت جوانه می زند از رد پای تو
والشمس شرحه شرحه شده روی نیزه ها،
می ریزد از شراره ی "ادرک اخای" تو
بانوی آیه های غریب غزل ببین!
گویا صدای تعزیه ی چشم های تو،
مي آيد از سراسر صحرا هنوز هم
گم مانده راه قافله ی ما هنوز هم
بانو! از این هوای نفس گیر خسته ایم
تنها به احترام حضورت نشسته ایم
وقتی که ماه را به سر نیزه می برند،
وقتی به جای حرف علی کینه می خرند،
وقتی به جای عشق به نفرت رسیده اند،
خون بهار را به لب خود مکیده اند،
باید نشست منتظر گریه های تو
تا جمعه، نینوا بشود با نوای تو
حرفی بزن، دوباره زمان زیرورو شود
قلب زمین از این ضربان زیرورو شود
حرفی بزن که شور" اذا زلزلت" تویی!
زینب! تو گریه کن ، خفقان زیرورو شود
بانوی دلشکسته ی طوفان کربلا!
آهی بکش که ظلم نهان زیرورو شود
با نو! دوباره دل به دل موج ها بده
تا ابر های دل نگران، زیرورو شود
با لحن ذوالفقار علی، خطبه ای بخوان!
دار الاماره های جهان زیرورو شود
دنیا، کویر تف زده ی داغ های توست
این بار هم تو روضه بخوان! زیرورو شود
شاید دخیل بسته به چشم تو، انتظار
زینب ! تو گریه کن که جهان زیرورو شود

 

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران