• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03

 یوسف رحیمی

شعر شهادت امام صادق(ع) -( شب جمعه به لب نوا دارد )

3312
2

 شب جمعه به لب نوا دارد
نفسش بوي کربلا دارد
به روي سر در حسينيه اش
پرچم صاحب اللوا دارد
بارها گفته کربلا رفتن
پا برهنه عجب صفا دارد
روضه مي خوانَد اشک چشمانش
مگر اين روضه انتها دارد؟
هر کسي که دلش حسيني شد
سهمي از آن همه بلا دارد
نيمه شب شعله مي کشد آتش
از دري که حريم ها دارد
آمده اين کسي که دنبالش
از جسارت مگر اِبا دارد؟
پا برهنه، کشان کشان، مي بُرد
نه عمامه وَ نه عبا دارد
وسط کوچه دست بسته ي او
يک مدينه غم و عزا دارد
به رويش تيغ مي کشند اما
آهِ مظلوم ماجرا دارد
آمد اينجا پيمبر خاتم
آري اين مرد هم خدا دارد
او پي فرصتي ست تا هر دم
روضه ي کربلا به پا دارد
آتشش مي زند غمي جانسوز
ولي از گفتنش حيا دارد
حرف از عمه جان سادات است
شرح اين روضه ، روضه ها دارد
مي رسد بر فراز تل زينب
ناله ي وا محمدا دارد
حنجري تشنه ذکر حق گويان
خنجري تشنه از قفا دارد ...
پيکري غرق خون رها مانده
و سري روي نيزه جا دارد
مي رسد وارثش به خون خواهي
خون اين کشته خونبها دارد

 

شاعر : یوسف رحیمی

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران