وقتی میان بزم عزای تو می رسم
حس می کنم به عرش خدای تو می رسم
در این دهه که لطف تو چندین برابر است
حتماً به اوج کوه عطای تو می رسم
شکر خدا که هر شب ماه محرّمت
بر کاروان اهل بکای تو می رسم
بی اختیار چشمه ی چشمم روان شود
وقتی به هر فراز دعای تو می رسم
با گریه ی برای تو پر در می آورم
پرواز می کنم به هوای تو می رسم
رحمت به مادرم که مرا نوکر تو کرد
با شیر پاک او به لقای تو می رسم
شکر خدا که بر سر این سفره ی عزا
هر وقت می رسم به غذای تو می رسم
با خواندن مداوم «یا لیتنا معک»
من هم به رتبه ی شهدای تو می رسم
با این امید زنده ام آقا... بدون شک
یک روز من به کرب و بلای تو می رسم
شاعر : محمد فردوسی
- یکشنبه
- 3
- آذر
- 1392
- ساعت
- 8:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد فردوسی
ارسال دیدگاه