ساقی ی خیمه ام و امید لشکر تو
غصه ی قلب منه نگاه اصغر تو
زیر دین بچه های تو ، می مونم می مونم می مونم
قربـونیم کن به فاطمه من ، مدیونم مدیونم مدیونم
چقدر سخته آقا ، که لب سیل دریا ، خالیه مشک سقا
ساقی ی شرمنده ام
******
روی زمینه پرم عمود زدن به سرم
این تن پاشیده رو داداش نبر تا حرم
نمی بخشم تا قیامت این ، دستامو دستامو دستامو
دعا کردم خدایا ببند ، چشمامو چشمامو چشمامو
همه ی دردم اینه ، بی قراره سکینه ، تا منو باز ببینه
ساقی ی شرمنده ام
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 7
- آذر
- 1392
- ساعت
- 4:40
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه