طلوع صبح سپیدی تو امید هر ناامیدی تو
اما از باغ دل زینب گـل آلاله نچیدی تو
زینب شرمنده نکن فردا سر افکنده نکن
جون داداش خون به دل این دو تا رزمنده نکن
بزار بازم خاک پات باشن
قـتـیـل کرببلات باشن
سر سرنیزه باهات باشن
غریب مادر حسین من
******
نگاه از تو بر نمی دارن به لطف و خوبیت بدهکارن
تو میدون مردونه می جنگن اینا شاگـرد علمدارن
هر دوتاشون غلامتن از کوچیکی بنامتن
آبروی خواهرتن فدایی قیامتن
یکی نذر اصغرت آقا
یکی نذر اکبرت آقا
فدای موی سرت آقا
غریب مادر حسین من
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 7
- آذر
- 1392
- ساعت
- 4:53
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه