باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد
در این خانه سرشوق گدایی دارد
زائرت تا به ابد محو حرم می ماند
دیدن صحن و سرای تو صفایی دارد
صاحب جود و سخا و کرمی آقا جان
کاظمینت به خدا حال و هوایی دارد
از غم غربت تو چشم پر از نم داریم
هر که مجنون تو شد اشک و بکایی دارد
العطش گفتی و قلب همه را سوزاندی
فرد تشنه عملاً سوز صدایی دارد
مثل جدت به تو هم آب ندادند، غریب!
روضه ات بوی خوش کرببلایی دارد
بال و پرهای کبوتر شده سقف حرمت
روضه ی تو به خدا معجزه هایی دارد
شاعر : حبیب باقرزاده
- دوشنبه
- 18
- آذر
- 1392
- ساعت
- 6:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حبیب باقرزاده
ارسال دیدگاه