• دوشنبه 3 دی 03


غزل امام حسین(ع) -( دشت غم بود و غروب و ازدحام نیزه ها )

1621
2

 دشت غم بود و غروب و ازدحام نیزه ها
پیکری گردیده گلگون از تمام نیزه ها
نخ نما شد جانماز عشق بین قتلگاه
از سجود و از قعود و از قیام نیزه ها
کهکشان در ظلمت و کوکب اسیر سلسله
می رود خورشید عالم روی بام نیزه ها
بعد بی سر گشتن خورشید در گودال سرخ
از شفق خون می چکد یک سر به جام نیزه ها
می درخشد همچو خورشیدی رخت، شیب الخضیب
در میان سایه های مستدام نیزه ها
می کشد صوت رسای آیه های مریمت
خط بطلان بر خیال و فکر خام نیزه ها

 

شاعر : مصطفی فروردین

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران