• شنبه 3 آذر 03


شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ما گدایان و فقیر سر راه حسنیم )

3869
3

ما گدایان و فقیر سر راه حسنیم
ما همه شیفتۀ نیم نگاه حسنیم
به همه موی سپیدان حریمش سوگند
عبد دلسوخته و چهره سیاه حسنیم
همه هستیم سیاهی سپاهی که نداشت
پیش مرگان علمدار سپاه حسنیم
گر ندیدیم به دنیا رخ زیبایش را
وقت جان دادن خود چشم به راه حسنیم
بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما
ما هدایت شدۀ چهرۀ ماه حسنیم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همه عمر بدهکار نگاه حسنم
آبرو داده به ما یار خرابش نکنیم
با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم
از همه طعنه شنیده است بیایید که ما
غیر یا سیدالأبرار خطابش نکنیم
تا توانسته جواب دل ما را داده
حال، ما را به عزا خوانده جوابش نکنیم
مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب
کاش ما بیشتر از این دگر آبش نکنیم
بر روی تک تک ما مادر او کرده حساب
گفته هر کس حسنی نیست حسابش نکنیم
فاطمه سوخت از این که حسنش یار نداشت
در مدینه أحدی با پسرش کار نداشت
مست عشقم بگذارید بگویم سخنی
نفر چهارم اصحاب کساء عشق منی
بت جنگ جمل از هیبت تو خورد زمین
با نگاه غضب آلود خودت بت شکنی
گل ریحانۀ زهرا چه به روزت آمد
چه شده با جگر تو که چنین سبز تنی
خوب شد مادر تو زودتر از دنیا رفت
ورنه می دید جگرپاره و خونین دهنی
تیرباران شدی و از کفنت هیچ نماند
بهتر این است بگوئیم تو هم بی کفنی
تیرها تا بدن پاک تو را بوسیدند
آن طرف تر همه بر داغ تو می خندیدند

شاعر : مجتبی شگریان همدانی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 6:3
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران