ای چار طاق عرشِ خدا خیمه ی غمت
وی کهکشان، ستارهای از خاک مقدمت
قدّوسیان تراوش انفاس قدسیات
فرماندهی ارض و سماء رتبه ی کمت
هفت آسمان به گرد مزار تو در طواف ...
آمد پدید نُه فلک از فیض یک دَمَت
لاهوتیان دریده گریبان روضهات
آید صدای فاطمه از بزم ماتمت
صدها هزار حاتم طایی نشستهاند ...
کاسه به دست ، سائل دینار و درهمت
جانا حساب چشم تو از دیگران جداست
زمزم کجا و قطرهای از اشک نمنمت
یا سیّدالکریم ! سیادت غلام توست
ارثیهای است هدیه ز جدّ مکرّمت
ای امتداد مرتبت مرتضیٰ حسن !
کرده خدا به شاه شهیدان مقدّمت
آتش گرفتهی وسط کوچه ی فدک
ای فاطمیه، اوّلِ ماه محرمت
صلح تو شد زمینهی تصویر نینوا
کربُبلاست سینهزن پای پرچمت
من بینوای عشق توام، سیّدالغریب !
دردی بریز در دل من، جان قاسمت !
یک عالمه ترانه برایت سرودهام
من از ازل خراب نگاه تو بودهام
شاعر : حامد اهور
- سه شنبه
- 19
- آذر
- 1392
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حامد اهور
ارسال دیدگاه