تو چون به جلوه در آیی سپیده خواهد شد
فروغ باغ سحرگاه دیده خواهد شد
چراغ صبح ز نور تو می شود روشن
که با تجلی رویت سپیده خواهد شد
بدون فیض وصالت ،به زیر بار فراق
بلند قامت هستی خمیده خواهد شد
به پاس مقدمت ای نوبهار عدل و امید
ز باغ وحی گل نور چیده خواهد شد
ز فیض جلوۀ نور تو ای بهشتی روی
دوباره روح به جان ها دمیده خواهد شد
به گوش اهل جهان از کنار بیت عتیق
صدای روح نوازت شنیده خواهد شد
بیا که با تو شکوفه دهد نهال امید
بهار رحمت حق با تو دیده خواهد شد
رسید مژده به ما کز نسیم آمدنت
بهار عدل علی آفریده خواهد شد
طناب ظلم و ستم گرچه محکم و کاری است
به ذوالفقار تو روزی بریده خواهد شد
خوشا به حال کسی کو در امتحان خلوص
به پاس خدمت تو برگزیده خواهد شد
بخوان حدیث غمی را کنار باغ بقیع
اگرچه تازه غم آن شهیده خواهد شد
به گریه گفت «وفائی»هزار جمعه گذشت
کدام جمعه جمال تو دیده خواهد شد
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- شنبه
- 23
- آذر
- 1392
- ساعت
- 7:51
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه