عجیب نیست اگر روی نیزه سر بالاست
جواب مرد به ذلت جواب سر بالاست
سری به نیزه دو لب آیه های شیرین خواند
از آن به بعد دگر قند نیشکر بالاست
چه سفره ای است که هفتاد دل نمک گیرند!؟
چقدر شور در این جمع مختصر بالاست!
مصاف عشق و ریا نابرابر این گونه است
که در مقابل هر تیغ صد سپر بالاست
به شوق آب لب خشک غرق تب کم نیست
شگفت آنکه تب آب بیشتر بالاست
در این طرف عطش عشق می کند غوغا
در آن طرف عطش سکه های زر بالاست
مپرس "هَل مِن ناصِر" که در جواب ای سرو
به جای دست فقط دسته ی تبر بالاست
به هیچ آب فروکش نمی کند عطشم
دمای داغ تو در کوره ی جگر بالاست
شاعر : علی فردوسی
- شنبه
- 23
- آذر
- 1392
- ساعت
- 7:54
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی فردوسی
ارسال دیدگاه