آرزوی کوه ها یک سجده ی طولانی اش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی اش
دست هایش شاخه ی طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایه ی نورانی اش
تا که شد یک شب عروس خانه ی آل عبا
شهربانوی جهان شد مادر ایرانی اش
می وزد از منبرش فریادهای یاحسین
شام ها ویرانه ی هر خطبه ی توفانی اش
در کلامش ضربت شمشیر حق حیدر است
عبدودها کشته از شور حماسی خوانی اش
اوست فرزند منا و مکه فرزند صفا
چشمه ها می جوشد از هر واژه ی قرآنی اش
شاعر : اعظم سعادتمند
- یکشنبه
- 24
- آذر
- 1392
- ساعت
- 7:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
اعظم سعادتمند
ارسال دیدگاه