آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود
شمشیرها علیه شما ، با شما نبود
هرچند ای امام غریبم نوشته اند
اینجا پر از صفاست ، ولیکن صفا نبود
آقا به حرف اهل نمازند وبا شما
امّا جسارت است دلشان با شما نبود
این اهل کوفه آفتشان بی بصیرتی است
ذکر و نماز و روزه یشان جز ریا نبود
آقا سفیر غربتتان هم غریب بود
جز من کسی اسیر شب کوچه ها نبود
در شهر بی وفایی سستی برای من
آقا به غیر خانه ی طوعه که جا نبود
وقت هجوم پشت در خانه در دلم
جز غصّه های حضرت خیرالنساء نبود
نقل محافل شبشان خیزران کنار
آقا به غیر سنگ و سر و نیزه ها نبود
قسمت نشد به پای شما جان دهم ولی
کوفه کمی ز مقتل کرب و بلا نبود
این آخرین سلام من و عرض حاجت است
آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود
شاعر: وحید محمدی
- شنبه
- 19
- آذر
- 1390
- ساعت
- 8:23
- نوشته شده توسط
- وحید محمدی
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه