• دوشنبه 3 دی 03


غزل محرم -( در امتداد آتش در، خیمه های عشق )

1280
1

 در امتداد آتش در، خیمه های عشق
در لحظه های کرب و بلا شعله می کشید
دیروز در سقیفه وامروز کربلا
تاریخ زخمتان به کجا شعله می کشید؟
سرتا به پا میان عطش سوختی ولی
این عشق ،این جنون مقدّس عجیب نیست
تو از تبار شعله و شمع و شهامتی
امّا بگو که آب چرا شعله می کشید؟
این مشک از چه رو به شما چنگ می زند؟
تو یک ضریح و مشک دخیل تو بود و بس
دست تو را گرفت، وَ اَمّن یجیب خواند
در لحظه های ناب دعا شعله می کشید
آن روز کائنات به سمتت دوید و باز
با جرعه جرعه ی عطش تو وضو گرفت
آتش زده ست بر دل آتشفشان درد
آهی که در نگاه شما شعله می کشید
طوفان وزید، حادثه تصویر شد وَ او
تفسیر آیه آیه ی خود را نوشت و بعد
هفت آسمان به لرزه درآمد زمین گریست
یعنی دوباره صبر خدا شعله می کشید

شاعر : فرزانه سعادتمند

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 7:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران