گر خزانی شده ام باغ و بهارم اینجاست
همه ی زندگی ام، دار و ندارم اینجاست
چه کسی گفته که زینب حرمش در شام است؟
بگذارید بمیرم که مزارم اینجاست
شاخه ای گل و کمی آب به زینب بدهید
که بپاشم سر این قبر، نگارم اینجاست
می نشینم مگر از خاک سر آرد بیرون
من ز شام آمده ام صبح قرارم اینجاست
کوچک است آه ولی قبر علی اصغر نیست
به خدا قبر علمدار و ندارم اینجاست
با چه حالی بروم سوی مدینه چه کنم؟
من که هم جان و دلم، هم کس و کارم اینجاست
***
شاعر : سید محمد جوادی
- یکشنبه
- 1
- دی
- 1392
- ساعت
- 15:20
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمد جوادی
ارسال دیدگاه