• دوشنبه 3 دی 03


شعر اربعین حسینی -( دوباره وقت غم و وقت عزاست )

2082
1

دوباره وقت غم و وقت عزاست
اربعينِ حضرت خون خداست
پيرهناي مشكي رو در نياريد
قافله هنوز تو راه كربلاست
چِل روزه قافله سامون نداره
ديگه پاي بچه ها جون نداره
چل روزه سر حسين رو نيزه ها
غير موهاي پريشون نداره
كاروان گريه و اشك و عزا
اومدن تا همه با شور و نوا
مجلس روضه بگيرند كنارِ
قبر خاكي شهيد كربلا
زخميه پلكاي گرية همه
بساط روضه خوني فراهمه
چادر فاطمه خيمة عزاست
معجر خاكيّ عمه پرچمه
يادي از مادر سادات مي كنند
صبوري رو باز هم اثبات مي كنند
كنار مزار يار تشنه لب
اشك و آه و گريه خيرات مي كنند
چشما بارونيِ اشك و شبنمه
صداها زخمي بغض و ماتمه
پشت خيمه ها رو مي گرده يكي
يكي هم رفته كنار علقمه
دلا غرق غصه اي نا تمومه
يكي مي گه قبر بابا كدومه
آروم آروم با خودش مي گه رباب
ديگه زير سايه رفتن حرومه
زير لب روضة لاله مي خونند
نوحه با نواي ناله مي خونند
نكنه جا مونده تو خرابه كه
همه دارن از سه ساله مي خونند
اربعين وقف عزاي زينبه
بيقرار گريه هاي زينبه
وقت روضه خوندن سر حسين
توي كربلا براي زينبه
داغ لاله مي چكه از دل اشك
چيه جز خون جگر حاصل اشك
تا قيامت به ياد روز دهم
مي شه خاك كربلا محفل اشك

  • سه شنبه
  • 3
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 6:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران