تیر غمت ز بال و پرم شرم می کند
ته نیزه هم دگر ز سرم شرم می کند
سر نیزه ای که دست رئیس اراذل است
تا داد می زنم "پدرم" شرم می کند
زخمی است پای من چه ورم کرده صورتم!
عمه ز جای زخم و ورم شرم می کند
اینجا پر از حرامی و نامحرم است .... وای ....
آیا کسی ز اهل حرم شرم می کند؟
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- سه شنبه
- 3
- دی
- 1392
- ساعت
- 14:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه