حالا که صحبت دلم به اینجا کشیده شد
فاش می کنم راز دلم با خدای تو
بی تو فقیرم و همه سرمایه ام تویی
دلخوش شدم به دیدن گنبد طلای تو
اقا دلم بهانه میدان مشک کرد
محتاج یک نگاه توام با دعای تو
تا بوی سیب می رسد از سمت قتلگاه
قطعا خود بهشت بود کربلای تو
می خواهم اسمان غزل های من شوی
تا چون کبوتری بشوم در هوای تو
شاعر : محمد حسین بناریان
- یکشنبه
- 22
- دی
- 1392
- ساعت
- 8:10
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد حسین بناریان
ارسال دیدگاه