ما تشنه ایم و راهی دریا شدن خوش است
سلمانمان كنید كه منا شدن خوش است
یا حضرت رسول فدای ملاحتت
با نام دلربای تو شیدا شدن خوش است
از بركت تو سفرۀ ما بركتی گرفت
پس ریزه خوار سفرۀ آقاشدن خوش است
ما گم شدیم در دل دنیای بی كسی
پشت در حرای تو پیدا شدن خوش است
خوب است پیش دشمن تو قد علم كنیم
اما مقابل قد تو تا شدن خوش است
خاك در تو از دُر و زر قیمتی تر است
پس خاك پای حضرت زهرا شدن خوش است
ای اعتبار عالم و آدم خوش آمدی
تو مصطفایی احمدی آقا محمدی
با خلقت وجود تو خلقت شروع شد
با جلوۀ جمال تو عصمت شروع شد
سجاده پهن شد كه تو باشی و ذات حق
از آن به بعد بود رفاقت شروع شد
عالم برای بوسه به دست تو آمدند
یك واژه ای بنام ارادت شروع شد
دست تو را كه داد به دستان سعدیه
در آن قبیله بارش رحمت شروع شد
با بودنت حلیمۀ سعدیه دید كه
لحظه به لحظه بركت و نعمت شروع شد
دستی نبود تا كه نگیرد دعای آن
با مقدم تو سیل اجابت شروع شد
پیغمبرانه بود حضوری كه داشتی
آقا نمك به سفرۀ آنها گذاشتی
آقای من تو واسطۀ نشر دین شدی
در بدترین زمانه شما بهترین شدی
بر روی مسند نبوی بین انبیا
دیر آمدی و از همه بالا نشین شدی
چشمان مكه شاهد آقایی تو بود
اینكه تو در تمامی عالم امین شدی
از لحظۀ ولادت خود حضرت رسول
تو رحمت خدایی و للعالمین شدی
عالم فدای نام ابالقاسم شما
زیرا شما قسیم بهشت برین شدی
نقش نگین خاتم تو گشت یاعلی
بانام حیدر است كه صاحب نگین شدی
هرجا قدم زدی پُرِ یاس معطر است
قطعاً گل محمدی از تو معطر است
باید فقط تو راهی غار حرا شوی
باید فقط تو همنفس با خدا شوی
با این مقام و منزلت و شأن و عزتت
باید هم آبروی همه انبیا شوی
تنها به عشق نام تو گلدسته ساختند
تا اشهد اذان همه ماسوا شوی
اصلاًبعید نیست كه حیدر نبی شود
اصلاً بعید نیست كه تو مرتضی شوی
حق با علیست غیر علی ناحقند وبس
یك لحظه هم نشد كه تو از حق جدا شوی
بعد تو هركسی به علی اقتدا نمود
راه خود از مسیر شیاطین جدا نمود
مولای ما كسی ست كه شیر دلاور است
مولای ما كسی ست كه با حق برابر است
مولای ما كسی ست كه جان و دل تو بود
مولای ما كسی ست كه با تو برادر است
مولای ما كسی ست كه لایق تر از همه ست
شیر خدا و همسر زهرای اطهر است
مولای ما كسی ست كه مثل خدا یكی ست
نامش ولی ، علی، اسد الله، حیدر است
مولای ما كسی ست كه بابای امت است
مولای ما كسی ست كه مولای قنبر است
مولای ما كسی ست كه شاگرد مكتبش
در فقه و در علوم الهیه جعفر است
آنكس كه پای مكتب او جان گرفته ایم
درس خداشناسی و ایمان گرفته ایم
جعفر اگر نبود زمین محوری نداشت
كشتی علم ذات خدا لنگری نداشت
جعفر اگر نبود حسینیۀ زمین
تعطیل بود چونكه دگر منبری نداشت
جعفر اگر نبود علوم كتاب حق
سوگند بر خدا كه روایتگری نداشت
بیچاره می شدیم به دین خدا قسم
پسوند نام مذهب ما جعفری نداشت
او روضه خوان مادر پهلو شكسته بود
می خواند كاش خانۀ حیدر دری نداشت
او هم شبیه حیدر كرار شد غریب
او هم میان آن همه كس لشگری نداشت
ماشیعیان عاشق این خانواده ایم
باجان و دل به یاریشان ایستاده ایم
شاعر : مهدی نظری
- یکشنبه
- 29
- دی
- 1392
- ساعت
- 11:34
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مهدی نظری
ارسال دیدگاه