• جمعه 2 آذر 03


غزل حضرت علی اکبر(ع) -( هر كسي؛ بايد از همان اول، فكر پايان اين سفر باشد )

1774

هر كسي؛ بايد از همان اول، فكر پايان اين سفر باشد -
كه قرار ست چند روزي در، منزل خاك مستقر باشد
مي تواني به اين بينديشي كه چگونه براي جان دادن -
التماس پدر كند فرزند؛ وقتي او آخرين نفر باشد؟!
وَ تصوّر بكن كه هجده سال، شاهد قد كشيدنش باشي
بيشتر دل به او نمي بندي؟ - به جوانت! - اگر پسر باشد؟
وَ پدر خيره در نگاه پسر ، سعي مي كرد منقلب نشود...
عشق امّا حريص بر اين بود سعي آن مرد بي اثر باشد
وَ تصوّر بكن كه در يك جنگ، آن هم از نوع جنگ تن به تنش
تو ببيني كه لشكري وحشي، به جوان تو حمله ور باشد
كه جوان تو شير هم باشد؛ عاقبت قطعه قطعه خواهد شد...
زانوانت خميده... حق داري، دست هاي تو بر كمر باشد
فرض كن بين كوهي از خنجر، جاي سالم نمانده در بدنش...
اصلا امكان نداشت يك زخمي، كه از اين تكّه تكّه تر باشد
ولي اين كارها چه آسان ست، هرچه اهداف تو خدايي تر...
حاضري قطعه قطعه هم بشوي، اگر اسلام در خطر باشد

شاعر : مطهره عباسیان

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 5:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران