• جمعه 2 آذر 03


شعر شهادت امام صادق(ع) -( شب رفت و رفت بر تن عالم لباس صبح )

2251
1

 شب رفت و رفت بر تن عالم لباس صبح
روشن شد آسمان شب از انعکاس صبح
خیل ملک به حالت تعظیم دور اوست
اما به سوی هوست تمام هواس صبح
نامش همینکه معجزِ پروردگار شد
ایمن شد از وساوس خناس ناس صبح
از باغ ساوه بوی انار آمد و سپس
دریاچه اش به خاک نشست از هراس صبح
داردطلایِ بتکده ها زنگ می زند
از خواب می پرند همه با تماس صبح
دارد دوباره کار خدا سکه می شود
خورشید قلب ها پسر مکه می شود
تو آمدی و رحمت للعالمین شدی
خورشید اولین و مه آخرین شدی
در پیچ وتاب زلف تو یک خلق واله اند
با گیسوان ریخته حبل المتین شدی
از آن طرف تو را همه ساحر صدا زدند
از این طرف برای همانها امین شدی
تنها به خاطر پدر فاطمه شدن
در اعتکاف رفتی و چله نشین شدی
با خنده های فاطمه لبخند می زدی
باغصه های فاطمه زار و حزین شدی
گفتی حسین از من و من هستم از حسین
اول نفر تویی ولی از پنجمین شدی
لنگ است بی نگاه شماها کمیت من
قربان اهل بیت شما اهل بیت من
کعبه همینکه از بت عزّی زلال شد
بر روی گونهء تو مبدل به خال شد
اینگونه بود روی سیاه آبرو گرفت
اینگونه کعبه منبر بانگ بلال شد
بوی تو را اویس به شهر قرن کشید
گرچه براش دیدن رویت محال شد
شبهای وحی هم خود جبریل در حرا
بالش برای اشک شما دستمال شد
یادت که هست آن شب معراج هم علی
مشغول باغبانیِ آن سیب کال شد
دیدید خواستگار شده دختر از شما
گفتید در جواب که کی بهتر شما؟
لب وا نمی کنند حکیمان بدون تو
مفهوم نیست یک خط قرآن بدون تو
وقتی بهشت خلق،همان خانهء شماست
سردرگمی است زندگی یک آن بدون تو
فردوس با تمام درختان و میوه هاش
می شد شبیه خاک بیابان بدون تو
یوسف اگر اسیر جمال شما نبود
دل را نکنده بود ز کنعان بدون تو
در بارگاه قدس علی هم که می رویم
مزه نمی دهد شب ایوان بدون تو
وقتی که مصحف تو همان مصحف علیست
اصلا" مزار تو نجف اشرف علیست
دینت علی،مرامت علی، دلبرت علی
روحت علی، توانت علی، پیکرت علی
فکرت علی، خیالت علی، باورت علی
جنت علی،قیامت علی، کوثرت علی
یارت علی، ولایت علی، یاورت علی
سرباز علی، مبارز علی ، لشگرت علی
شمشیر علی، تهمتن علی،ممتهن علی
حیدر علی، قلندر علی، صفدرت علی
باده علی، پیاله علی، میکده علی
ساقی علی، خُمِ مِی علی، ساغرت علی
مکه،مدینه،سامره و کربلا علی
صلِ علی محمد و صل علی علی
ناقابلند محضرتان احترام ها
ای مقصد تمام علیه السلام ها
ای میوهء رسیدهء خلقت رسول عشق
پخته شدند از جلوات تو خام ها
از جمع بیشمار هزاران پیامبر
بیرون زده ز صلب تو نسل امام ها
آنروز اگر علی سر دوشت نرفته بود
کس پی نبرده بود به اوج مقام ها
بوی شرارهء در و دیوار می دهد
خاکستری که می رسد از پشتِ بام ها
مزد رسالت تو مودّت به فاطمه است
لعنت به بی حیاییِ آن غاصبین پس

 

  • شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران