باز دل شکسته ام نوای دیگر آورد
پرده ی بهتری زند، نغمه ی خوش تر آورد
لئالی کلام را ز طبع من بر آورد
مگر ثنای عسکری حجت داور آورد
که اگه از مقام او، کسی به جز اله نیست
نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست
*****
عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش
بسته شده به طوق جان سلسله ی ارادتش
رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش
حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش
ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده
جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده
*****
به سامرا نظر کن و جلوه ی ذوالکرام بین
قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین
باب امام عصر را فراز دست مام بین
دهم اما را به بر یازدهم امام بین
چشم علی منور از جمال ماه پاره اش
فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوباره اش
*****
نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر
لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر
بر همه هستی اش نظر در همه عالمش گذر
اما هادی اش پدر حضرت مهدی اش پسر
خلایقند چاکرش ملائکند عسکرش
هیچ کسی نمی رود به نا امیدی از درش
*****
رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او
درس هدایت بشر زمزمه ی سروش او
وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او
حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او
به دوره ای که معتمد کرد فزون نفاق را
به هم درید سعی او پرده ی اختناق را
*****
بهشت علم پرورد آب و هوای گلشنش
اهل کمال، خوشه چین، ز گوشه های خرمنش
حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش
امام عصر تربیت، یافته روی دامنش
نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر
درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر
*****
سلاله ی پیمبر و مبشّر پیام حق
که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق
مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق
داده به دست مهدی اش رسالت قیام حق
که بعد من امام بر جوامع بشر تویی
مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی
*****
رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش
برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش
امام را ببین که چون داشت خبر ز ذلتش
نخوانده گفت پاسخش نگفته داد حاجتش
ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد
به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد
*****
ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو
کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو
من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو
امید رحمتم بود، ز لطف بی زوال تو
«مؤیدم» گدای تو بر آستان مهدی ات
امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدی ات
شاعر : استاد سید رضا موید
- شنبه
- 19
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 7:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید رضا موید
ارسال دیدگاه