• دوشنبه 3 دی 03


شعر مرثیه حضرت عباس(ع) -( دشمن چو دید جلوه آقایی تو را )

1790
1

دشمن چو دید جلوه آقایی تو را
چشمش گرفت جان  اهورایی تو را
فکرت مدام پیش رباب است و اصغرش
داغی نشانده اند دل دریایی تو را
در پشت خیمه های حسینی، صدای شمر
بر هم زده ست خلوت رویایی تو را
شرمی نکرد نام امان نامه را که برد
آتش کشید سینه سینایی تو را
میخواست تا حریم ولایت رها کنی
یادش نبود نسبت زهرایی تو را
فردا که دید جان و دلت با برادر است
کوشید بشکند کاسه سقایی تو را
دستت به دست حضرت ارباب خورده بود
طاقت نداشتند ید بیضایی تو را
در کنج علقمه زن قامت خمیده ای...
مرهم شده ست غربت و تنهایی تو را

شاعر : حنیف منتظرقائم

  • سه شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران