صدايت مي كنم، عالم شميم عود مي گيرد
دو چشمانم به ياد تو، غمي مشهود مي گيرد
شبي در خلوت لاهوتي روحم تجلّي كن
كه دارد شعرهايم رنگي از بدرود مي گيرد
سواحل در سواحل، خاك سرگرم گل افشاني ست
كه روزي رنگ و بو از آن گل موعود مي گيرد
در اشراق ترنّم ها و آفاق تغزّل ها
زمين را نغمه ی جادويي داود ميگيرد
هلا اي قدسي سرچشمه ی انفاس جالينوس
به دشت زخم هامان نقشي از بهبود مي گيرد
ببين مولا! به محض اين كه از عشق تو مي گويم
جهان را، شوق يك فرداي نامحدود می گیرد
شاعر : ارش شفاعی
- چهارشنبه
- 30
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
ارش شفاعی
شاتوت