غیر گنه گر چه مرا کار نیست
در دل ما جـز غمت ای یار نیست
شب همه شب ناله کنم از غمت
چـاره مـرا بهتر از این کار نیست
ای که جهان ریزه خور خـوان توست
ای که به عالم چو تو غمخوار نیست
پای به چشمم بگذار از کـــرم
دیــده اگــر قابـل دیدار نیست
چهره عیان کن که بدانند خلـق
شیعـۀ تو بی کس و بی یار نیست
شمع شبستان هدایت تویــــی
گــر که بیایی شب ما تار نیست
گل نه بل آیینۀ گلـــزار عشق
هیــچ گلی مثل تو بی خار نیست
پر نتوان زد به حریم بهشـــت
آنــــکه به دام تو گرفتار نیست
نالم اگر روز و شب از هجر تـو
غیر خیــــال تو در افکار نیست
آذری از لطف تو دارد بیــــان
ورنه که او خالـــق اشعار نیست
شاعر : حسین آذری
- شنبه
- 3
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 11:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین آذری
ارسال دیدگاه