بی مَثَل باشد،علی،با او خزانم چون بهار
لافتَی اِلّا عَلی،لاسَیفَ اِلّا ذوالفَقار
قفل مشکل را کلید است اسم اعلای علی
رمز بهبود مریضی،خوش شود،این حال زار
سمت ایوانش رَوَم در خواب خود با اشک و آه
ای صبا،آور شمیمی از نجف،از کوی یار
در خوشی ها دور از اویم،در گرفتاری ولی
رو به سویش می کنم بی آنکه باشد ننگ و عار
سرنوشتم!خواهشا با دست خود طرحی بزن
روی قلبم نام حیدر، آن شه دلدل سوار
من دگر خواهم فقط،از خاک عشقت در دلم
یاعلی!حالا شما هم بذر ایمان را بکار
شاعر : مهدیه خزایی
- شنبه
- 3
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 12:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مهدیه خزایی
ارسال دیدگاه