• دوشنبه 3 دی 03


غزل امام حسین(ع) -( تجلّی کرد دستی پرده بالا رفت آدم را )

1308
1

 تجلّی کرد دستی پرده بالا رفت آدم را
در آن تاریک روشن ها تبسّم کرد عالم را
هوس بارید شیطان پشت گندم زار می خندید
هبوط ناگهان در ناکجا افکند آدم را
نگاهی کرد آدم خیره بر بام بلند عرش
در آنجا دید چرخا چرخ ارواح مکرّم را
خدایا توبه ام آیا قبول افتاد؟ آدم گفت
بگیرم دامن سبز کدامین اسم اعظم را؟
خطاب آسمان: آدم تماشا کن، کشید آن گاه
سرانگشت خدا تصویری از ظهر محرّم را
ازل بود و مسیح از اضطرابی سرخ می لرزید
ورق می زد نفس های شهید باغ مریم را
سپس باران گرفت و توبه ی آدم قبول افتاد
شکوه گریه اش آن جا پدید آورد شبنم را
تمام کشتی پیغمبران ساحل نشین او
به زیر بادبانش بر می افرازند پرچم را
به بام منبری از نی نزول سوره کهف ست
وَ رستاخیزی از اعجاز، قرآن مجسّم را
قلم اینجا رسید و خون به بیت آخرم افتاد
در این ظهر عطش آتش به موج دفترم افتاد
 

شاعر : محمد حسین انصاری نژاد

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 14:0
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران