میون کوچه پیر شد انگارحسن من کرده کز بازم به کنج دیوار حسن من
ای خداکاشکی بچمو من نمیبردم شبا بیخوابه گشته بیمارحسن من
شیرم ،حلالت ای وجودم گفتی،چراسپرنبودم؟ مادر،چراتوروی زمینی؟
گفتم،اثرسیلی بوده چشمام،تاره شبیه دوده جرمم،عشق علی شد میبینی؟
بابغض وگریه همیشه یه گوشه میشینی
خوب میدونم که توفکرت چی داری میبینی
غیرتت رومن بنازم که بدجور حزینی
میرم،نبینم گریه هاتو
نگو میری دلم میگیره مادر من یادعا کن حسن بمیره مادرمن
ای خداکاشکی سیلی جای اون میخوردم جوونست ومیگن که پیره مادرمن
مادر،میشه زنده بمونی مادر،آخه خیلی جوونی مادر،چرا توقامت کمونی
مادر،بری یتیم میشیم ما مادر،آخه غریبه بابا اونم،میره اگه تونمونی
روصورت اون غبار غریبی نشسته
پهلوونت شد زداغت گل یاس چه خسته
بگیره آتیش اون دستی که دستت شکسته
مادر دردودلاشوبشنو
خیلی کم گذشت ازباتوبودن،گل یاسم گلبرگات آخه چرا کبودن،گل یاسم
ای خدادست من رو بسته صبرحقم حسنینت مگه نبودن ،گل یاسم
زهرا،دمی بمون به پیشم زهرا، همه کس وتو خویشم چاره م ،فقط یه نیمه نگاهه
تابوت،چرا میسازی اسماء زهرا،ببین افتادم ازپا بعدت،دردودلامم باچاهه
زهرا ،مرومرو زپیشم
((مادر،منوببرکربلا))
سروده:عبدالحسین شفیع پور
- چهارشنبه
- 14
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 22:49
- نوشته شده توسط
- عبدالحسین شفیع پور
- شاعر:
-
عبدالحسین شفیع پور
ارسال دیدگاه