زینب دو دست خود را سوی خدا گرفته
بیمار خانه ی من امشب شفا گرفته
هم جسم خسته شسته ام ـ هم چشم بسته شسته ام
با اشک دانه دانه ام ـ دست شکسته شسته ام
فاطمه جان فاطمه جان(2)
از باغ آتش زده بهار من می رود
من بیقرارم امشب قرار من می رود
من یاس چیده دیده ام ـ وای از دل غمدیده ام
جان داده ام بر جان خود ـ امشب کفن پیچیده ام
فاطمه جان فاطمه جان(2)
خون جگر خورده ام ای خورده تازیانه
ز بعد تو نگیرد کسی ز من نشانه
ای شمع خاموش علی ـ یار کفن پوش علی
نیمه شب تابوت تو ـ باشد سر دوش علی
فاطمه جان فاطمه جان(2)
بگو کجا می روی تنها طرفدار علی
چرا سخن نگویی ای یار بیمار علی
ای لاله ی پرپر مرو ـ ای سوره ی کوثر مرو
تنهای تنها مانده ام ـ ای مانده پشت در مرو
فاطمه جان فاطمه جان(2)
******
شاعر : سید محسن حسینی
- سه شنبه
- 27
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 11:50
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه